مهمترین حس باطنی روى عقل و خرد نیز مهمترین حس باطنى انسان و یا به تعبیر دیگر حكمران وجود بشر است.
جالب اینكه " افئدة" جمع " فؤاد" به معنى قلب است ، ولى مفهومى ظریفتر از آن نیز دارد . این كلمه معمولاً در جایى گفته مىشود كه " افروختگى" و " پختگى" در آن باشد !
به این ترتیب خداوند در این آیه ، مهمترین ابزار شناخت را در" ظاهر" و" باطن" وجود انسان بیان كرده است ، چرا كه علوم انسانى یا از طریق " تجربه" بدست مىآید و ابزار آن ، چشم و گوش است ، یا از طریق" تحلیلها و استدلالهاى عقلى" و وسیله آن ، عقل و خرد است كه در قرآن از آن به " افئده" تعبیر شده ، حتى درك هایى كه از طریق وحى یا اشراق و شهود بر قلب انسان صورت مىگیرد ، باز بوسیله همین" افئده" مىباشند .
اگر این ابزار شناخت از آدمى گرفته شود ، ارزش وجودى او تا سر حد یك مشت سنگ و خاك سقوط مىكند ، و به همین دلیل در پایان آیه مورد بحث ، انسانها را به مسأله شكرگزارى این نعمتهاى بزرگ توجه مىدهد و مىگوید : « كمتر شكر او را بجا مىآورید »، اشاره به اینكه هر قدر شكر این نعمتهاى بزرگ را بجا آورید ، باز هم كم است !
نتیجه گیری :
گرچه در آیات مختلف قرآن گاه سخن از آفرینش انسان از " گل" است (مانند آیات فوق) و مانند آنچه در داستان آدم و ابلیس در سوره اسراء آیه 61 آمده است : « فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ قالَ أَ أَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِیناً : همه فرشتگان براى آدم سجده كردند جز ابلیس ، گفت : آیا من براى موجودى سجده كنم كه از گل آفریده شده است؟» (سوره اسراء آیه 61).
و گاه سخن از آفرینش از" آب" به میان می آید ، مانند : « وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ » (انبیاء- 30).
ولى پیدا است كه همه اینها به یك مطلب باز مىگردد ، حتى در آنجا كه سخن از آفرینش آدم از" تراب" (خاك) است ، مانند ؛ « إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ » (آل عمران- 59) زیرا منظور ، خاك آمیخته به آب یعنى گل می باشد
نظرات شما عزیزان: